Skip to main content

مانده‌ام چرا آن چند اقتصاددان صاحب‌آبرو و اعتباری که به محفلِ تبلیغاتی رییس جمهورِ ملتِ‌ عوامِ ایران دعوت شده‌اند با هول و ولع لبیک گفته و در چنان نمایشی شرکت جسته‌اند. فرض بگیریم که عزیزان حبِ قدرت و عشقِ‌ دوربین و شهرت ندارند و بی‌هیچ حب و بغضی دل در گرو وطن و پیشرفتِ آن دارند و برای همین حاضرند با مخالفِ خود نیز «هم‌اندیشی» کنند. آیا واقعاً گمان می‌کنند این راهش است؟

از اعلامِ دیرهنگام و کلی بودنِ طرح که دیگر عمه‌جانِ بنده در مرزن‌کوه هم بوهای ناگواری به مشام‌اش می‌رسد. اساتید محترمِ‌ فن و اهلِ‌ علم و معرفت که جای خود. اینان مطمئناً از پوشالی بودنِ طرح و بی‌برنامه بودنِ نودولتان بیش از بنده اطمینان دارند. دولتی که نه از مدیریت سررشته دارد و نه از برنامه‌ریزی فهم و درکی را چه به در انداختنِ‌ طرحِ‌ عظیم اقتصادی. علاوه بر نداشتنِ‌ معلومات و توانایی پیشبردِ‌ چنین طرحی، در بوق و کرنا کردن آن یک سال قبل از انتخابات و بیانِ‌ وقیحانه‌ی این مطلب که اجرای آن سه یا پنج سال (نمی‌دانم چهار را این وسط چرا جا انداخته‌اند!) طول می‌کشد جز امیدِ واهی دادن به اقشارِ‌ دون اما پرتعدادِ جامعه و به تباهی کشاندنِ کاملِ‌ کلِ کشور با مددِ پولِ‌ یامفتِ نفت طی چند سال چه هدفی می‌تواند دنبال کند.

به یارانِ آقای احمدی‌نژاد اما حرجی نیست که معلولِ جامعه‌ی رانتی و نفتی و ریامحورِ ایران‌اند. اما این عزیزانِ صاحب‌سواد چرا در چنین دامی می‌افتند. دولتی که برای فریبِ عوام از هر وسیله‌ی نامشروع و اخلاق‌گدازی کمالِ‌ استفاده را می‌کند، طبعاً‌ کف‌گیرِ حیله و دغل‌اش که به ته دیگ بخورد به فکرِ‌ انداختنِ‌ عکسِ یادگاری با اهالی معتبرِ‌ جامعه می‌افتد. اینان چرا آبروی خود را خرجِ چنین جماعتی می‌کنند که بنیادِ مکر با فلکِ حقه‌باز می‌کنند.‌

حاضرم شرط ببندم چندی بعد جنابِ احمدی‌نژاد با افتخار در یکی از سخنرانی‌های پرشور و اتهامِ خود طرحِ بزرگِ اقتصادی را «مستحضر» به حمایتِ کلیة‌ اقتصاددانانِ «مخالف» و موافق اعلام می‌کند. شکی نیست. بدانگاه این محققین جز حرص خوردن و نفرین کردن چه سلاحی خواهند داشت؟ دروغ که در دولتِ اسلامیِ‌ امام زمان تا به حال مالیاتی نداشته و بعداً هم نخواهد داشت. در زمانِ‌ انتخابات که سودِ طولانی‌مدت هم دارد.

مخالفانِ احمدی‌نژاد واقعاً در انتخاباتِ‌ بعد مشقتِ فراوانی متحمل خواهند شد. با گروهی طرف هستند که به راحتی آب خوردن دروغ می‌گوید، آن هم با اطمینان و دریدگی وصف‌ناپذیر. گویی خمیره‌ی پلشتی‌های جامعه‌ی ایران در این دولت متجلی شده است.