Skip to main content
تاريخیسياسیطنز و طرب

همراه با ستاد: چکیده اخبار هفته

By April 21, 2009No Comments

ميرحسين موسوی در کمالِ ناباوری آگاهان بعد از بيست سال اعلام کرد که «تغییراتی در جهان در حال اتفاق افتادن است. باید این اتفاقات و تغییرات را به رسمیت بشناسیم. و با استفاده از مزیت های نسبی خود تا جایی که می‌توانیم اینها را مدیریت کنیم.» آگاهان انگشتِ حيرت به دندان گرفته و گفتند که ما تا به حال باطل در اين خيال بوديم که جهانِ دور و برمان ثابت و لايتغير است و بحمدالله از خوابِ غفلت بيدار شديم. ايشان در موردِ «مزيت نسبی» ايرانيان نسبت به باقی جهان شرح و بسطی ندادند.
قاليباف در گفتگو با خبرگزاری مهر (لينک به بازتاب است، لطفاً گير ندهيد) فرمود که «پايايي انقلاب اسلامي نتيجه اصولگرايي و پويايي آن محصول اصلاح طلبي است.» ايشان همچنين با دهن‌کجی به ميرحسين که خود را اصلاح‌طلبِ معتقد به اصول ناميده بود عنوان کرد که «راه صحيح، اصولگرايي اصلاح طلبانه است» قرار است ميزگردی با حضورِ فيلسوفِ گرانقدر جنابِ لاريجانی، آقايان قاليباف و ميرحسينِ موسوی به زودی برگزار شده و طرفين نسبت به اصول‌گرايی اصلاح‌طلبانه، اصلاح‌طلبی اصولگرايانه، حرکتِ جوهری و نظريات مربوط به قلت و کثرت و وحدت و شوکت اينا سنگ‌هايشان را وا بکنند. همچنين سردارِ عزيز «از بين بردن اعتماد مردم به نيروهاي امتحان پس داده کشور و محروم کردن جامعه از ظرفيت مديريتي نخبگان توانمند و وفادار به نظام، آنهم با انگ و تخريب» را نقطه مقابل پيشرفت و عدالت و اصولگرايي دانست. آقای احمدی‌نژاد و خانم رجبی هنوز پاسخی به اين اظهارات نداده‌اند.
اوه راستی تا يادمان نرفته آقای نوروززاده يواشکی در ايام عيد اعلام کرد که «شعار تغییر سال ها قبل از روی کار آمدن اوباما رئیس جمهور آمریکا توسط مهدی کروبی به کار برده شده است». اوباما در پاسخ گفت: «عمراً خودم اول از همه زنبيل گذاشتم». يکی از نزديکانِ احمدی‌نژاد اعلام کرد که تغيير و ول کنين، «کن فيکون» رو بچسبيد که هيچکدام صد سال به گردِ پای نوکرِ ملت نمی‌رسيد. خباز هم در اين هاگير واگير پندی سودمند صادر کرد که «کانديداها به صورتِ هم چنگ نزنند.» وی در ادامه زيرلبی افزود«اما گيس‌کشی و نيشگون اگر کسی حواس‌اش نباشد مجاز است.

چکيده جريده (هفته اول ارديبهشت)
برخی مغرضين گويا هو انداخته‌اند که کارگزاران بدون کرباسچی و نجفی و مهاجرانی و مرحوم نوربخش شيرِ بی‌يال و دم و اشکم شده‌ست و حمايت‌اش از نامزدهای رقيب و رفيق بدون حمايت عناصر اصلی از آن کارهاست که فقط از ما ايرانيان بر می‌آيد و بس. حسين مرعشی برای پاسخ‌گويی به اين معضل گفت که «نجفی و مهاجرانی» عضو کارگزاران نيستند، چون خيلی وقت است غيبت غيرموجه خورده‌اند. وی البته با مشاهده‌ي چشم‌غره‌ي کرباسچی در خصوص وضعيتِ عضويتِ دبيرکل حزب توضيحی نداد.
از طرفی خانم پروين احمدی‌نژاد به همراهِ جمعی ديگر از دولتيان کميته‌ي صيانت از آرا را غيرقانونی و خلاف قانون اساسی خواند. احتمالاً به عقيده‌ي ايشان سپردن آرا به بادِ‌ هوا و شمردن آنها با رفيق‌رفقا در پشتِ درهای بسته نصِ صريح و متقنِ قانون اساسی است. آگاهان به دنبالِ نسخه‌ي قانونِ اساسی موجود در خاندان احمدی‌نژادها می‌گردند. وی البته افزود که «مهم‌ترين کسانی که از آراء حمايت می‌کنند مردم هستند». وی در رابطه با تعريف «مردم» و چگونگی ضوابطِ نظارتِ آنها توضيحی نداد. يکی از خبرنگاران فضول اما در دائره‌المعارفی که يافته بود تعريف واژه‌ي مردم را اينگونه گزارش کرد: «شورای نگهبان و وزارتِ کشور (اگر رييس دولت از ما باشد) و نيروهای غيبی و شرکا».
در همين زمينه زيدآبادی نازنين در يادداشتی در اعتماد ملی صيانت از آراء‌ را به پول‌شماری جلوی باجه بانک تشبيه کرد و حق مسلم مردم (اين مردم تعريف‌اش با آن مردم فرق می‌کند) دانست. نکته‌سنجانِ البته معلوم‌الحالِ مزدور به ايشان گوشزد کردند که مطابق ايدئولوژی مختارِ کنونی، اين تشبيه از اساس نادرست است. اولاً همانطور که يکی از اعضای سابق شورای نگهبان فرموده‌اند «هنگامی که شش نفر بزرگان اين شورا تصميمی بگيرند، شصت ميليون هم اعتراض کنند محلی از اعراب ندارد.» پس آنچه از مسئول باجه گرفته می‌شود پول نيست، -زبان‌مان لال- از ديدِ مسئولِ باجه مانندِ قطعنامه‌های سازمان ملل کاغذپاره است. ثانياً مسئول باجه اختياراتی از نوع زندان انداختن و نقره‌داغ کردنِ مشتری را دارد، لاجرم مسئولِ باجه نيست، بلکه داروغه و محتسب است. پس با اين احوال دندانِ اسبِ لنگِ پيشکشی را از نظرِ حضرات نبايد شمرد که دندانی در دهانِ دندان‌شمار باقی نخواهد ماند.
بگذريم. ميرحسين موسوی دوشنبه با صلابت و قدرت و متانت و مهارت و ساير «اَت»ها اعلام کرد که «در هيچ کشوری فضای فرهنگی نمی‌تواند به طور آمرانه اداره شود. من به اين مساله تعهد دارم و عمل می‌کنم.» پسرخاله‌ي نامزد همسايه‌ي خواهرشوهرِ نوه‌عموی ما که در سال‌های شصت به دليل بلند بودن موی‌اش کتک خورده و توسط نيروهای مخلصِ سپاه دنب و موی‌اش با هم چيده شده بود به آقای موسوی نگاه کرد و با ديدنِ باديگاردهای عظيم‌الجثه‌ی او دم نزد. مرجان ساتراپی هم با شنيدنِ اين سخنان کليه‌ي محدوديت‌های نمايش‌داده شده در فيلمِ‌ خود در سال‌های نخست‌وزيری با اقتدار ايشان را زاييده‌ي خواب و خيالِ خود و فرموده‌ي صهيونيست و استکبار خواند و توبه کرد.
خبر ديگر آنکه احمدی‌نژاد بدون توجه به توصيه‌ي شريعتمداری به اجلاس ژنف، ژنو، جنف يا هر اسم ديگری روی‌اش می‌گذاريد رفت. نامطلعين گفتند وی در توضيحی که به برادر حسين داده گفته است که از سفر به کنيا و توگو و موريتانی و ديگر کشورهای پيشرفته و توسعه‌يافته‌ی دوست و همسو که هر روز کشف می‌شوند خسته شده و دل‌اش هوای گرفته و گرمِ اروپای عقب‌مانده و پس‌رفته و بی‌تمدن را کرده است و به هيچ عنوان منصرف نخواهد شد، عمراً. بعد از حضور در آنجا و بد بيان کردنِ موضوعاتِ خوب به دليلِ شمِ بالا و قدِ والای سياسی و تبحرِ مثال‌زدنی ديپلماتيک، يک عده دلقک‌بازی درآوردند و عده‌ای هم جلسه را ترک کردند. کروبی در سخنان‌اش در دانشگاه اراک حضور رييسِ دولتِ سيب‌زمينی پخش‌کن را توهين به ملت ناميد. دولت هم در پاسخ آورد که: «هيچ هم توهين نبود، شماها ديپلماسی نَوَفهميد.»
و اما در راستای دلايل قوی بايد و معنوی، نه رگ‌های گردن به حجت قوی، گروه فشار سخنرانی کروبی در اراک را برهم‌زدند تا دلايلِ قوی و معنوی خود را در چشمِ ديگران فرو نمايند. مسئولانِ دولتِ مهرورز هم برای فراهم آوردن آزادی 360 درجه‌ای چماقِ اين عزيران چراغ‌ها را خاموش کردند تا مبادا چهره‌های آنان شناخته شده و موردِ بی‌مهری بدخواهانِ سياه‌انديشِ دولت که شايد در قوه قضاييه و نيروی انتظامی رخنه کرده‌ باشند، قرار گيرند. جمعيتِ هزار و پانصد نفری حاضر هم در مقابلِ پانزده نفر عربده‌کش خوشبختانه تنها به شعارِ «کروبی، کروبی حمايت‌ات می‌کنيم» کفايت کردند تا خونی از دماغِ اين مدعيانِ شريعت و البته خودشان نريزد. به هر حال انتخابات می‌آيد و می‌رود و ستادِ کروبی هم که بدبختانه بنا ندارد خرجِ عملِ دماغِ شکسته‌ی کسی را بدهد.
و اما! گفته شد (توسط خبرگزاری‌های اصول‌گرا البته) که ساسی مانکن و هياتی از خوانندگان و هنرمندانِ فعالِ عرصه‌ي رپ و روپ و هوی متال و اوتس اوتس با موهای سيخ‌سيخی روغن‌ماليده به ديدار شيخ کروبی رفته‌اند و از محدوديت‌های موجود در عرصه‌ي موسيقی انتقاد کرده‌اند. ما البته از صحت و سقم ماجرا خبر داريم و نمی‌گوييم، اما در صحبتی که با بزرگان داشتيم گويا شيخ معتقد است اگر امکانی فراهم آورده شود که موسيقی زيرزمينی به روی زمين بيايد، ابتذال و حرمت‌شکنی آن هم توسط خودِ رپرها برطرف خواهد شد و ما شاهد سبکِ‌ جديدی از موسيقی (انشاءالله متين و پاکيزه!) خواهيم بود. ما که بدمان نمی‌آيد.

این یادداشت جهتِ ثبت در تاریخ از سایت توقیف‌شده‌ی campaign88.ir (ستاد انتخاباتی مهدی کروبی) به اینجا منتقل شد.