Skip to main content
ادبيات پارسیسياسیطنز و طرب

کناره‌گیری کروبی از انتخابات

By April 2, 2009No Comments

صبحِ امروز در پی بازديدِ نوروزی آقای احمدی‌نژاد از منزلِ آقای کروبی و پس از صحبت‌هايی که ميانِ اين دو بزرگوار رد و بدل شد، شيخِ اصلاحات با کمالِ ناباوری از ميدانِ رقابتِ کناره کشيد. با دستورِ جنابِ کروبی مبتنی بر اطلاع‌رسانی اين واقعه در جهتِ توجيهِ حاميان و دعوتِ همگان به پيروی از مصحلت‌انديشی ايشان گزارشِ اين بازديد توسطِ اين پايگاه منتشر می‌گردد.
حوالی ساعت 9 صبح امروز (پنجشنبه)، رياستِ محترمِ جمهوری در معيتِ جمعی از همراهان خود شاملِ آقايان الهام، محصولی، کردان و کلهر برای انجامِ ديد و بازديدِ عيد خدمتِ حجت‌الاسلام مهدی کروبی آمده و شيخِ اصلاحات را با استدلالات و براهينِ متقنی که در پی خواهد آمد قانع به کناره‌گيری از انتخابات نمودند.
به نقل از خبرنگار ما، جنابِ کروبی که از اين بازديدِ سرزده متعجب گشته بود اين ديدار را فرصتی مغتنم برای رفعِ سوءتفاهمات و برطرف کردنِ مناقشات دانسته و از سکاندارِ کابينه‌ي هفتادميليونی در رابطه‌ي وقايعی که موجباتِ تاسف و يا ريشخندِ نخبگان و متخصصين را فراهم آورده بود سوالاتی پرسيد که در پی می‌آيد.
در ابتدا پيرامونِ مدرکِ دکتر کردان و پافشاری مصرانه‌ي رييس جمهور از شخصی که همگان گمانِ‌ -البته باطل- می‌بردند که دست به جعلِ سند و توسل به کذب جهتِ پنهان‌کاری و اغفالِ نمايندگانِ مجلس و قاطبه‌ي ملتِ شريفِ ايران نموده سوال شد که آقای احمدی‌نژاد با ارائه‌ي مدارکِ معتبرِ وزارتِ امورِ خارجه و رایِ صائب آنان مبنی بر توطئه‌ي انگلستان در اين قضيه سرِّی را برملا کردند. رازی که آقای کردان با نجابت از افشای آن و بروزِ اغتشاشات و خلل در روابطِ بسيارِ گرمِ‌ ايران با کشورهای پيشرفته‌ي اروپايی و جهتِ مصالحِ ملت و حکومت خودداری نموده بودند. مطابق اين اسناد، سرسپردگانی در دانشگاهِ آکسفورد با سوابقِ سياهش در تربيتِ نيروهای استعمارگر، کليه‌ي مدارکِ مربوط به تحصيلاتِ عاليه‌ي ايشان در بايگانی دانشگاه را به آتشِ حسادت سپرده و يا به يغما برده تا وزيرِ کشورِ دولتِ مهرورزِ جمهوری اسلامی را بی‌آبرو سازند  و با آدرس‌دهی غلط به نمايندگانِ ملت ايشان را از اريکه‌ي وزارت براندازند. مطابقِ اسناد اين کار به هدفِ پاسخِ متقابلِ ايران و در نتيجه اجماعِ کاملِ ‌دولِ اروپايی پشتِ امپراطوری فخيمه و بر عليه‌ي ايران صورت گرفته که با متانتِ دکتر کردان اين توطئه‌ي استعمارگرِ پير خنثی و دولتِ کريمه در جهانِ‌ اسلام به حول و قوه‌ي خداوند سربلند شد.
جنابِ کروبی مبهوت از اين ايثار و والايی کردار سوالِ بعدی را مطرح کردند که در رابطه با ادعای -به چشمِ‌ ظاهربينان غيرعلمی- رييس دولت من بابِ کراماتِ دختری شانزده ساله بود که در همين اثنا از بيرون صدای بوق و سوت و موتورِ هزار به گوش رسيد.
رييس‌جمهورِ محبوب با لبخندِ مليحی بر لب به عرضِ حاج‌آقا رساندند که به علتِ اطلاع از احتمالِ مطرح شدنِ اين قضيه از دخترخانمِ مذکور خواسته‌اند که به محضرِ ايشان رسيده و ادعايش را اثبات کند که وی گويا در همان لحظه با اسکورتِ‌ مخصوصی که برايشان تدارک ديده شده بود از در درآمد. اين دوشيزه‌ي محترمه که اکنون هجده سال را علاوه بر قله‌های کمال و جمال پشتِ سر گذاشته بعد از عرضِ ادب در همان اتاق و با وسايلِ موجود که عبارت بود از مقداری ميوه و توتون و بخاری نفتی و آب‌گرم‌کنِ گازی و قليانِ کوزه‌چينیِ تنه‌مطلا اقدام به توليدِ انرژی هسته‌ای نمودند و هوش از سرِ حاضرين ربودند. جنابِ کرباسچی که تصادفاً در منزلِ حاج‌آقا حضور داشتند با ديدنِ اين عمليات که به شعبده پهلو می‌زد از آقای احمدی‌نژاد طلبِ مغفرت نمود و فرمود که «ما تا به حال گمانِ خام می‌برديم که آن سخنرانی عوام‌فريبانه و دارای پايه‌ي علمی سست بوده، يا از اساس نادرست. بحمدالله که از جهلِ‌ مرکبِ درآمديم.» وی همچنين در پیِ اين اعترافِ صادقانه صريحاً جهتِ هرگونه همکاری حتی واکسِ کفش‌ها و اتوی لباس‌های رييس‌جمهورِ عدالت‌پرور، اعلامِ آمادگی نمود.
سپس بعد از بحث‌های متفرقه‌ای چون مهارِ تورمی که اگر اقداماتِ داهيانه و خردمحورِ دولت نبود اکنون شانصددرصد می‌بود و برطرف شدنِ انتقادِ حاضران به ارتباط با کشورهای سوسياليستِ‌ آمريکای لاتين بعد از ارائه‌ي کارتِ دعوتِ ختنه‌سورانِ آقای چاوز محفل حال و هوايی دگر گرفت.
خبرنگارِ ما نيز جوگير شده و طبعِ روان‌اش گل کرد و به سانِ نظامیِ مرحوم قسمت‌هايی از ادامه‌ي مذاکرات آقايان کروبی و احمدی‌نژاد را به حالت مناظره‌ گزارش کرد که در پی می‌آيد:
بگفتا ثروتِ محصولی چون است؟        که از اموالِ قارون هم فزون است؟
بگفتا آن امانت بوده و بس            چو ظاهر گشت صاحب، می‌دهد پس
بگفت الهام شد ميرزا مشاغل        مگر قحط الرجال است مردِ عاقل؟
جواب آورد کان مشتاقِ پرکار        ندارد علقه‌ای جز عشقِ دلدار
تخصص در حقوق هرچند دارد        حقوق از بهرِ يک از صد ستاند
چو شيخ‌اش ديد آن حاضرجوابی        بگفتا کاين بگو مردِ حسابی
نيامد نفت بر سفره، چه سِرّ است؟        جواب‌اش داد: کآن بوی‌اش مضرّ است!
بگفت آزادیِ ظاهر، چه شد؟ کو؟        بگفت اين کلهر و آن طرّه‌ي او!
ز گفتارش همه مدهوش گشتند        ز سر تا ناخنِ پا گوش گشتند
آری همگان به شدت از اين منطق و فنِ بيان تحتِ تاثير قرار گرفتند و از خود بی‌خود شدند. پس از اين گفت و شنود، شيخِ ما از جای برخاسته و دستِ آقای احمدی‌نژاد را همانگونه که صمصامی دستِ دانش‌جعفری را بلند کرده بود بالا برده و به حاضران تاکيد موکد نمود که «اگر خاتمی را مسئولِ تدارکاتِ من و موسوی را وزيرِ تعاونِ من قرار دهيد امکان ندارد به عرصه‌ي رقابت بازگردم». در پايان وی با چشمانی اشکبار و خسته در حالی که بعد از چهارسال برای خوابی عميق و جانانه آماده می‌شد به حاضران سپرد تا به غايبان راجع به اين واقعه‌ي فرخنده اطلاع دهند. ما وظيفه‌ی خويش انجام داديم و اين معرفت بازگفتيم. باشد تا مشتاقان به گوشِ جان گيرند و پندی پذيرند.
سيزده فروردينتان از نحوست و چنين مطالبی دروغين دور باد.

— اين يادداشت جهتِ ثبت در تاريخ از سايت توقيف‌شده‌ي campaign88.ir (ستاد انتخاباتی مهدی کروبی) به اينجا منتقل شد.