Skip to main content
روحيات و جامعه‌ی ايرانی

ملتِ نخبه‌کش، جاده‌هایی درخور

By December 29, 2007No Comments

آيدين بهرامی، يکی از ارکان قهرمانی بسكتبال ايران در جام ملت های آسيا هم توسط جاده‌های فاقدِ استانداردِ ايران بلعيده شد. در روزگاری که تمامی کشورها به دنبالِ کشف و پرورش و محافظتِ استعدادها هستند، در زمانه‌ای که کمبودِ نيروی قابل و مستعدِ انسانی در ايران به دليلِ فراری‌دادنِ مغزها مبدل به فاجعه شده است، همين چند نخبه‌ای که با هزار جان‌سختی از هفت‌خوان‌های پيدا و نهانِ حکومت سربلند بيرون آمده‌اند را چه آسان به گور می‌سپاريم. نماينده‌ي مجلس، وزير، فرماندهان عالی‌رتبه‌ی سپاه، خبرنگاران، ورزشکاران و … تنها نوکِ کوهِ يخی هستند که به چشم رسانه‌ها می‌آيند. برای جبرانِ هر يک از اين مهره‌ها که در بر کفِ راه‌های پرچاله می‌سوزند، سال‌ها وقت و انرژی و سرمايه لازم است.
نزدِ کشورهای پيشرفته جانِ تک تک انسان‌ها سرمايه‌ای جبران‌ناپذير است و حفاظت از جانشان واجب. متوسط جهانی آمار سالانه‌ی تصادفات منجر به مرگ در جهان5800 نفر است، در حاليکه در ايرانی تلفاتِ جاده‌ای بيش از سی‌هزار نفر در سال است. جاده‌های امن از زيرساخت‌های يک مملکتِ مرفه و سالم هستند. برای دولت و حکومتی که عرضه‌ی استاندارسازی جاده‌های کشور و بالا بردنِ ضريبِ اطمينان رانندگی را ندارد، در بوق و کرنا کردنِ حقِ انرژی هسته‌ای فقط و فقط شکر خوردنِ زيادی‌ست.

جمله‌ی معروفی از بيل گيتس هست که می‌گويد:‌ « اگر 20 مغز برتری که در مايکروسافت کار می‌کنند را از ما بگيرند، مايکروسافت مانندِ يک شرکتِ معمولی نرم‌افزار می‌شود». برای چو ماي در حالِ رشدی البته اگر چندين هزار استعدادِ برتر کشور را بگيرند يا فراری دهند در وضعيتمان هيچ تغييری حاصل نمی‌شود. عقب‌مانده بوديم، عقب‌مانده خواهيم ماند.